چاوشی‌خوانی گناباد سوگوار شد

هر چند چاوش‌خوانی در گناباد دیگر صدای ماندگار و چهچه‌هاي حجره ای طلائي را با خود ندارد، امّا كوچه‌ها و بادگيرهاي بيلند هرگز نخواهد توانست آن آواي طربناك را فراموش كند.

اصلاً باور اين هم سخت است كه ديگر محرم را بايد بدون شورآفريني چاوشي‌هاي او و شبهاي قدر را بدون قنبرخواني‌هاي حاج رضا اسحاقي برگزار كند.

نمي‌دانم امسال تعزيه بيلند چگونه برگزار خواهد شد! معلوم نيست كه نخل‌گرداني بيلنديها پس از آن تعزيه شلوغ چه رنگي خواهد داشت! آن هم وقتي كه چاوش‌خوانشان خاموش شده است!

وقتي تصور مي‌كنم پيرمردي  ۷۵  ساله چگونه با استواري بر بالاي آن نخل بزرگ مي‌نشست و با همراهي احساسات پرهيجاني كه شايد نخل‌گرداني يزديها هم براي به كمال رسيدن بايد از آن سرمشق گيرد! چگونه دوام مي‌آورد؛ سخت متعجب مي‌شوم.

شور و تجسم زلزله‌وار عاشورائي را تنها در اين نخل‌گرداني ديده‌ام. حركات پرطرب بالا و پائين نخل توام با دوران و چرخش، آن زماني كه با ضرباهنگ حسن و حسين و صداي جرس «هر كه دارد هوس كربلا ... بسم‌الله ...» اوهمراه می شد چه خوب اين كاروان عزا را در پس لرزه های مصيبت رهبري مي‌كرد.

هر چند آثار اين صدا در تغزيه‌خواني بيلنديها پدیدار است و فرزندانش نيك از آن ميراث ماندگار صيانت مي‌كنند، اما دريغ كه قدرش را ندانستيم!

چاوش خوانی زنده است تا عشق به شهدای کربلا زنده است.اما هیچ کس نخواهد توانست جای او را بگیرد. اما گویی پاسداشت میراث داران در قید حیات بهترین راه تجلیل از گذشتگان است و بی مناسبت نیست به یکی دیگر از چاوش خوانهای پر سوزگناباد اشاره شود تا قدرش را بدانیم . کسی تعزیه خوانی گناباد وبیلند مدیون اوست : استادنقی زاده به امیدی که قدر ش را بدانیم

با تشكر از آقاي فرزين كه اين مطلب را براي ما ارسال نمودند

جشن باسوادی

برگزاری جشن باسوادی در  بیلند